[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی سمسون
مغز این ویژگی را دارد که حتی اگر سلولهای پیوندی در مکانهای ایدهآل قرار نگیرند، آنها را میپذیرد و با آنها سازگار میبشود. برای مثال، در کارآزماییهای پارکینسون، جراحان سلولهای پیشساز تولیدکننده دوپامین را مستقیماً به پوتامن (منطقه مقصد در مغز) پیوند میزنند. این در حالی است که این سلولها طبق معمولً در جسم سیاه قرار دارند، اما دسترسی به پوتامن راحتتر است
گسترش درمانهای سلولهای بنیادی به دیگر بیماریها
درحالیکه مغز بیشترین پتانسیل را برای درمانهای سلولهای بنیادی نشان داده است، پژوهشگران دیگر اعضا و بیماریها را نیز مقصد قرار دادهاند. بااینحال، پیچیدگی بافتها و چالشهای مرتبط با رد پیوند توسط سیستم ایمنی، پیشرفت در این حوزهها را کندتر کرده است. یقیناً در برخی موارد، پیشرفتهای قابلتوجهی نیز حاصل شده است.
بیماریهای چشمی: چشم به علت ویژگیهای ایمنی خاصی که دارد، مکان مناسبی برای درمانهای سلولهای بنیادی است. پژوهشگران ۲۹ کارآزمایی بالینی گوناگون را روی بیماریهای چشمی گوناگون انجام دادهاند و در برخی از کارآزماییها نتایج امیدوارکنندهای حاصل شده است.
دیابت نوع یک: این بیماری ناشی از تخریب سلولهای جزیرهای تولیدکننده انسولین در پانکراس است و پیشرفتهایی در عرصهی درمان دیابت نوع یک به پشتیبانی سلولهای بنیادی حاصل شده است. برای مثال، شرکت ورتکس سلولهای جزیرهای عملکردی را از سلولهای بنیادی رویانی گسترش داده و درحال آزمایش آنها در کارآزماییهای بالینی است. زیاد تر شرکتکنندگانی که دو دوز کامل دریافت کرده بودند، دیگر نیازی به تزریق انسولین نداشتند.
نارسایی قلبی: قلب به علت اندازه، پیچیدگی و نیاز به ترمیم صدمهها در محل خود چالشهای خاصی را برای پزشکی ترمیمی تشکیل میکند.
زیاد تر بخوانید
اولین کوششها برای تشکیل سلولهای ماهیچه قلب از سلولهای بنیادی رویانی به سال ۲۰۰۲ بازمیگردد، اما پیشرفتهای بالینی در این عرصه کند بوده است. با وجود این چالشها، پژوهشگران هم چنان به جستوجو درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی برای بیماریهای قلبی می باشند.
چالشها و چشماندازهای آینده
با وجود پیشرفتها، چالشهای قابلتوجهی باقی مانده است. یکی از مسائل مهم تعیین این نوشته است که کدام نوع سلولهای بنیادی برای هر بیماری از همه موثر می باشند.
یکی دیگر از مانع ها مهم، رد پیوند توسط سیستم ایمنی است. مغز و چشم در این عرصه ویژگیهای ایمنی مساعد دارند. اما برای اعضای دیگر، بیماران مجبورند داروهای سرکوبکننده سیستم ایمنی را به زمان طویل مصرف کنند. این نوشته خطر عفونت و دیگر عوارض را افزایش میدهد.
مسیر قانونی برای درمان سلولهای بنیادی نیز چالشبرانگیز است و به آزمایشهای دقیقی برای تایید ایمنی و اثربخشی نیاز دارد. بااینحال، نتایج اولیهی امیدوارکننده به تسریع در تایید برخی درمانها منجر شده است.
نقطه عطفی در پزشکی
افزایش تعداد کارآزماییهای بالینی نشانگر اغاز عصری جدیدی در درمانهای سلولهای بنیادی است. دههها پژوهش و پیشرفتهای فناوری سرانجام کاربردهایی در دنیای واقعی اشکار کردهاند و امیدی برای درمان بیماریهایی تشکیل کردهاند که پیش از این درمانناپذیر برداشت میشدند. با اندوختهگذاری و نوآوری مداوم، درمانهای مبتنی بر سلولهای بنیادی میتوانند پزشکی را منقلب کنند و در آینده نزدیک درمانهای انقلابی را برای طیف وسیعی از بیماریها اراعه دهند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
