[ad_1]
نوشته و ویرایش شده توسط مجله ی سمسون
پنل آینده جامعه ایران و انسداد ارتباطات با وجود اساتید رشتههای ارتباطات و فلسفه برگزار شد تا نوشته بحران ارتباطات رسانهای در ایران مورد بازدید قرار بگیرد.
حسن نمکدوست تهرانی، استاد حوزه ارتباطات و رسانه، در این پنل که در نخستین روز از چهاردهمین همایش سالانه سلامت روان و رسانه امروز ۳۰ بهمن، برگزار شد، به تحلیل حرکت ارتباطات رسانهای پرداخت.
این استاد ارتباطات با تشریح سطوح گوناگون و متنوع ارتباطات از سطح درونفردی تا ربط جمعی به لحاظ فناوری و تکنولوژی، گفت که «همه این سطوح در تعامل باهم در جامعه عمل میکنند و به این علت، هنگامی درمورد انسداد ارتباطات در ایران سخن بگویید میکنیم، خواسته این است که همه این سطوح ارتباطی این چنین انسدادی دارند. برای همین انسداد است که میگوییم ما در جامعهمان با بحران ارتباطات مواجه هستیم.»
به حرف های او، در ایران حتی در سطح ربط درونفردی نیز دچار انسداد هستیم؛ برای مثالً در تعداد بسیاری از موارد روبه رو شدهایم با موقعیتهایی که خودسانسوری انجام دادهایم. یا در سطوح ارتباطات بینفردی دچار انسداد هستیم و از تعامل با دیگران دچار اشکال هستیم. در سطح ربط جمعی که رسانهها را شامل میبشود هم در جامعهمان مواردی از انسداد را ناظر هستیم.
تبعیض، تهدید و تحقیر، ویژگیهای رسانههای حاکمیتی ماست
نمکدوست در ادامه دو نظام ارتباطی استبدادگرا و آزادیگرا را از یکدیگر تفکیک کرده و گفت که ما ۱۸۰ سال است با نظام ارتباطی استبدادگرا دچار هستیم:
ما از زمان پیدایش وسایل ربط جمعی ناظر این بودهایم که استبدادگرایی حاکم بر نظام ارتباطی ما بوده. «تبعیض»، «تهدید» و «تحقیر» از ویژگیهای این نظام ارتباطی است و اکنون، ما ناظر اوج نظام ارتباطی استبدادگرا در ایران هستیم.
– حسن نمکدوست تهرانی، استاد رشته ارتباطات و رسانه
این متخصص حوزه رسانه ویژگیهای نظام ارتباطی آزادیگرا را نیز «شفافیت»، «جوابگویی» و «شراکتجویی» میداند.
نمکدوست این چنین معتقد است «همین که ما در عرصه رسانه برای انجام فعالیت رسانهای باید مجوز بگیریم یعنی اوج بدخیمی در عرصه ارتباطات سرزمین را داریم. چراکه آزادی رسانهها جزو آزادیهای فکری است و هیچکس نباید مانع فکر کردن و گفتن کردن اندیشه افراد بشود.»
به حرف های او، در عراق و افغانستانِ قبل از برگشت طالبان فعالیت رسانهای نیازمند دریافت مجوز نبوده است اما در سرزمین ما دریافت مجوز الزامی است و حتی در مواردی برای مثالً یک فیلم مجوز میگیرد و ساخته میبشود اما اجازه اکران به آن داده نمیبشود.
به این علت، این استاد ارتباطات نتیجه میگیرد که «قادر متعال در فضای رسانهای ایران و بزرگترین بازیگر صحنه ارتباطات سرزمین حکومت است و فراگیرترین رسانهها و تریبونها متعلق به حاکمیت است.»
او معتقد است این بدترین اتفاقی است که میتواند برای عرصه رسانه یک سرزمین رخ دهد و درمورد این نوشته این طور استدلال میکند:
چون این یک حالت انحصاری است و نتیجه انحصار در همه عرصهها این است که اتصال نظام حکمرانی ما با حقیقت جامعه کاملاً قطع میبشود. همین قضیه تبدیل عدم مفاهمه حاکمیت و جامعه شده که به آن انسداد ارتباطی میگوییم.
– حسن نمکدوست تهرانی، استاد رشته ارتباطات و رسانه
نمکدوست در آخر اضافه میکند: «با اهمیت ترین عامل گسترش و با اهمیت ترین مقوم امنیت ملی شهروند آگاه و مطلع است.»
رابطه مستقیمی بین حق ربط، آزادی گفتن و آزادی رسانهها با گسترش و امنیت ملی کشورها وجود دارد. هر مقدار مردم یک سرزمین از این آزادیها برخوردارتر باشند، به همان نسبت گسترش و امنیت ملی مستحکمتر است.
ایکس یک فضای فرد دیگرساز و کاملاً دوقطبی است
حسین شیخرضایی، فیلسوف علم و مروج علم، در این پنل به نوشته «دیگرسازی متقابل و انسداد ارتباطی» پرداخت و این فرد دیگرسازی را در مثال موردی شبکه اجتماعی ایکس (توییتر اسبق) بازدید کرد:
انسداد ارتباطی در شبکههای اجتماعی، بهاختصاصی ایکس، در تعداد بسیاری موارد با فضایی دوقطبیشده، خشمآلود و فرد دیگرساز دیده میبشود. یقیناً به این مسئله هم پافشاری که بخشی از این فضا توسط اتفاقای به نام ارتش سایبری تشکیل شده و «تعداد بسیاری از افرادی که این چنین فرد دیگرهایی را میسازند همین ارتش سایبری می باشند نه مردم عادی.»
– حسین شیخرضایی، فیلسوف علم و مروج علم
شیخرضایی این حالت تقابلی را در یک طیف قرار داده که سه مرحله دارد. به حرف های او، اولین مرحله «اختلاف نظر» است که در آن تفاوت نظرهای گوناگون حتی اختلافهای بنیادین فکری وجود دارد اما خصومت شکل نمیگیرد؛ افراد تفاوتشان را به رسمیت میشناسند و یکدیگر را متهم یا تحقیر نمیکنند.
به حرف های این فیلسوف علم، مرحله دوم «دوقطبی شدن» است که او آن را اینطور توضیح میدهد:
در این مرحله وابستگی شدید افراد به باورهای مورد اختلاف دیده میبشود، روابط درونگروهی زیاد پررنگتر میبشود اما هم چنان هویت من بر مبنای هویت فرد دیگر تعریف نمیبشود، یعنی هویت یک گروه در نفی گروه روبه رو نیست.
– حسین شیخرضایی، فیلسوف علم و مروج علم
مرحله سومی که این فیلسوف علم به آن اشاره میکند مرحله «فرد دیگرسازی» است: «یعنی گروهی یک فرد دیگر برای خود بسازد، فرد دیگرهایی که لزوماً طبیعی نیستند بلکه برساخت می باشند و افراد یک گروه هویت خود را در نفی هویت آن فرد دیگر تعریف میکنند.»
به حرف های او، فرد دیگرسازی مدام با اعمال قوت و زور همراه است. فرد دیگرساز نگاه زور ورزیدن دارد و آن فرد دیگر که میسازد، فاقد توانایی پنداشته شده و تحت زور و اعمال قوت قرار میگیرد.
شیخرضایی در ادامه به دیگر ویژگیهای فرد دیگرسازی میپردازد: «فرد دیگر خطرناک است و فرد دیگرساز میخواهد که آن فرد دیگر را همانند خودش کند تا آن خطر دفع بشود. این چنین، فرد دیگرسازها فرد دیگر خودشان را دارای آگاهی کاذب میدانند و اعتقاد دارند فرد دیگر از خود و جهان شناخت درستی ندارد.»
این فیلسوف معتقد است در ایران در چهار دهه تازه ناظر طیف متنوعی از فرد دیگرسازی از سوی حاکمیت بودهایم:
گفتمان رسمی همیشه در حال ساخت یک فرد دیگرِ خطرناک است که باید آن را کنترل کند و خطرش را دفع کند. دائم خارج از مرزهای سرزمین را نفی میکند. همانند فرد دیگرسازی در برابر غرب و نظامهای سیاسی دیگر است. فرد دیگرسازیهایی که یا ایدئولوژیک می باشند یا امنیتی.
– حسین شیخرضایی، فیلسوف علم و مروج علم
شیخرضایی میگوید «این فرد دیگرسازی متنوع چنان متکثر است و طی سالها دائماً انجام شده که خودیها یک اقلیت زیاد محدود را راه اندازی خواهند داد؛ یعنی مرد یا زن متأهل شیعه که طرفدار نظام حکمرانی جاری و به گمان زیادً عضو نهادهای نظامی یا غیرنظامی وابسته است.»
رسانهها نمی توانند ناجی انسداد ارتباطی بین دولت و ملت باشند
«امکان و امتناع میانجیگری رسانه در ایران» نیز نوشته سخن بگوییدهای سبحان یحیایی، استادیار دانشگاه علامه طباطبائی، در این پنل می بود. او معتقد است حاکمیت توجهی به انسداد ارتباطی حاضر بین دولت و ملت ندارد و در این شرایط احزاب و تشکلهای گوناگون میتوانند نقش میانجی بین مردم و حاکمیت را بازی کنند اما اکنون احزاب هم وجود پررنگی در جامعه ندارند تا بتوانند این نقش را ایفا کنند.
در نبوده است احزاب رسانهها میتوانند رفعکننده این انسداد باشند اما یحیایی معتقد است رسانههای رسمی و مهم هم این چنین امکانی ندارند:
رسانه هم در جامعه ما امکان میانجیگری ندارد. رسانه رسمی فربه و پردامنه ما که صداوسیما است، بازنمایی یکسویه و گزینشی از حقیقت دارد که ایدئولوژیک عمل میکند. رسانههای قسمت خصوصی هم نیازمند اخذ مجوز و دچار کنترلها و نظارتهای جدی است.
– سبحان یحیایی، استادیار دانشگاه علامه طباطبائی
به حرف های این استاد دانشگاه این چنین وضعیتی به افزایش بیصدایی گروههای گوناگون در رسانههای رسمی منجر میبشود. «علاوه بر این، علتشده است فقر سواد رسانهای داشته باشیم و نیروهای اجتماعی همبستهساز که عرصه او مباحثه را فراهم کنند هم نداریم. این همان انسداد ارتباطی است که در جامعه وجود دارد.»
این متخصص حوزه رسانه در ادامه نیز توضیح میدهد: «یک دولتملت کامل بودن الزام این است که آزادی رسانه و امکان فعالیت آزاد رسانه را داشته باشیم. باید امکان او مباحثه را فراهم کنیم و به رویکردها و صداهای گوناگون برای پرداختن به قضیه ایران زمان نقل شدن بدهیم. در غیر این صورت حالت ویرانگری برای سرزمین تشکیل خواهد شد.»
دسته بندی مطالب
[ad_2]
